خشونت خانگی زنان علیه مردان
با اینکه بیشتر خشونتهای خانگی زنان را تهدید میکند و در بسیاری از رفتارهای جنسی و عاطفی و جسمی زنان قربانی خشونت مردان میشوند اما آزار مردها نیز به همان اندازه رایج است. شاید تصور نکنید که زنان نیز بتوانند همسرانشان را مورد آزارها و تهدیدهای روانی و جسمی قرار بدهند اما این اتفاق میافتد. مردها از نظر جسمی قویتر به نظر میآیند اما قدرت فیزیکی به این معنا نیست که آنها میتوانند از هر نوع خشونت و آزاری در رابطه فرار کنند. در خشونتهای عاطفی علیه مردها، آنها نمیتوانند به راحتی خود را از این وضعیت نجات بدهند و راه حلهای فوری و در دسترسی جز جدایی در اختیار ندارند. آنها ممکن است حتی نتوانند فرزندانشان که قربانی خشونتهای مادرشان هستند را نجات بدهند چه رسد به خودشان!شاید شما خودتان هم ندانید همسرتان را آزار میدهید و یا مورد خشونت شریک زندگی تان قرار میگیرید. شاید لازم باشد کمی بیشتر درباره خشونت زنان علیه مردان بدانید.
راه نجات برای مرد آزار دیده: شما تنها نیستید
اگر فکر میکنید در رابطه زناشویی مورد آزار قرار میگیرید بد نیست بدانید که شما در این شرایط تنها نیستید. در همه فرهنگها و در هر دورهای از زندگی زناشویی مردانی هستند که در رابطهای خشونت آمیز قرار میگیرند. یکی از سه نفری که در ارتباط خانوادگی مورد آزارهای خانگی قرار میگیرد مرد خانواده است. اما مردها معمولا آزارها را نادیده میگیرند و آن را بیان نمیکنند، باورهای فرهنگی، نگاه بدبین جامعه و ناامیدی از اینکه هیچ نوع پشتیبانی و حمایت اجتماعی به مردان برسد باعث میشود آنها احساسات ناخوشایند و آزار و خشونتها را پنهان کنند. همه فکر میکنند مردها قربانی خشونت نیستند حتی مردی که تحقیر میشود، توهین میشنود و آزارهای عاطفی میبیند باور نمیکند مورد آزار همسرش قرار گرفته است.
همسر آزاری با زدن، طعنه، پرتاب کردن اشیا و از بین بردن مال، فحاشی و انواع خشونتهای پنهانی تعریف میشود. اینکه همسرتان چقدرتوانایی جسمی داشته باشد میتواند در نوع و شکل حملههای او تاثیر بگذارد. ترساندن شما در خواب و کتک زدن و تهدید با چاقو و سلاح سرد دیگر و هرچیزی که ضعف جسمی زن را از بین ببرد ابزارهایی برای تهدید و آزار و خشونت زن هستند. علاوه بر این تهدید به آزار بچهها و بیتوجهی به نیازهای خانواده نوعی خشونت علیه مرد خانواده است. اما آزارهای خانگی فقط به خشونت محدود نمیشوند همسرتان ممکن است:
ـ با تحقیر کلامی آزارتان بدهد و با عبارات و کلمات ناخوشایند با شما حرف بزند. خانواده، همکاران و دوستانتان را نیز با خشونت کلامی تحقیر کند.
ـ با تملک گرایی و احساس حسادت آزارتان بدهد و مدام شما را متهم به بیوفایی و خیانت بکند.
ـ اموال تان را تصاحب کند. درآمد و هزینهها را کنترل کند و با اینکه چه چیزی دیدید و کجا رفتید تهدیدتان کند.
ـ مدام شما را اصلاح کند و رفتارتان با دوستان، همکاران، خانواده و در محیطهای اجتماعی کنترل کند و یا اجازه ندهد ارتباطاتتان را حفظ کنید.
ـ شما را تهدید کند که ترکتان خواهد کرد و اجازه ندهد ارتباط درستی با فرزندتان برقرار کنید.
ـ سطح تحصیلات، دانش، فرهنگ خانوادگی و باورهای فکری و مذهبی تان را تحقیر کند.
ـ به ظاهر و رفتارتان ایراد بگیرد و مدام یادآوری کند شما آن چیزی نیستید که او میخواسته.
چرا نمیتوانید این زندگی را رها کنید؟
زنان و مردانی که قربانی خشونتهای خانوادگی هستند به راحتی زندگی شان را ترک نمیکنند. بسیاری از افراد از شنیدن خشونتها ی آشکار و پنهان خانگی برآشفته میشوند و میپرسند «چرا به این زندگی ادامه میدهی؟» فقط کسی که در این نوع رابطه بیمار قرار دارد میداند که پایان دادن به آن چقدر سخت و فرسایشی است. به ندرت پیش میآید جدایی در این ارتباطهای خشونتآمیز آسان باشد.
شما این رابطه را ادمه میدهید چون:
ـ میخواهید از کودکتان نگهداری کنید. ترس شما از رها کردن کودک با همسری که خشونت طلب است باعث میشود تا همچنان این رابطه را حفظ کنید. پدرها حامیان اصلی فرزندان هستند. حتی اگر فکر کنید آنقدر توانایی برای مراقبت از فرزندانتان دارید بازهم بزرگ کردن بچه تنها و بدون همراه برایتان آسان نیست.
ـ شما خجالت میکشید. چطور میتوانید به دیگران بگویید همسرتان شما را تحقیر میکند و هیچ دفاعی برایتان نمیگذارد؟چطور میتوانید توضیح بدهید بااینکه بسیاری از مسئولیتهای این زندگی را به دوش گرفته اید نمیتوانید از خودتان دفاع کنید؟
ـ نمیتوانید اثبات کنید. در جامعهای که مردانگی قدرت و برتری است چطور میتوانید به دیگران ثابت کنید کسی که قربانی انواع خشونتهای روانی و جسمی است شما هستید؟
ـ شما این واقعیت را انکار میکنید. ممکن است خودتان هم باورتان نشود که بسیاری از رفتارهای همسرتان خشونتآمیز است و شما هر روز تهدید میشوید. در واقع باورهای اجتماعی در خود شما آنقدر عمیق و ریشه دار است که نمیتوانید و نمیخواهید این خشونتها را علیه خودتان بپذیرید.
راه حلی پیدا کنید
خشونتهای خانگی و آزارهای جسمی و روانی میتواند تاثیر بسیار مخربی بر شما و فرزندانتان بگذارد. اولین قدم برای مبارزه با این وضعیت پذیرش واقعیت است. شما قربانی خشونت هستید. با دوستان و اعضای مورد اعتماد خانواده حرف بزنید و با مقایسه شرایط روابط زناشویی، میزان و نوع خشونتها را شناسایی کنید.
پذیرش مشکل و کمک خواستن به این معنا نیست که در نقش مردانه یا شوهـــری شکست خوردهاید و یا ضعیف عمل کرده اید. شما مقصر نیستید. رفتاردرمانی و کمک خواستن از دیگران برای حل این مشکل ضروری است، اگر نمیخواهید خودتان و فرزندانتان برای همیشه قربانی این زندگی خانوادگی باشید.
چطور مقابله کنید؟
ـ اگر میتوانید این رابطه را تمام کنید. سطح خشونتها و تلاش همسرتان برای تغییر و اصلاح رفتار را در نظر بگیرید اگر او هیچ تلاشی نمیکند و این آزارها شدید و غیرقابل تحمل است این رابطه را تمام کنید.
ـ تلافی نکنید. همسر خشونت طلب شما را تحریک و تهییج میکند تا واکنشی مشابه نشان بدهید. او ممکن است مجبورتان کند تا از این وضعیت فرار کنید. تلافی و مقابله به مثل خشونت را بیشتر میکند و فرصتهای جبران و حل مشکل را کم میکند.
از این رابطه دست بکشید:
کمکهای عاطفی و روحی خانواده، دوستان، مشاوره، روان درمانی و گروههای حمایتی و سازمانهایی که در ارتباط با انواع خشونتهای خانگی علیه زنان، مردان و کودکان فعالیت میکنند، میتواند برای بهبود این رابطه موثر باشند. شما و فرزندانتان ممکن است با احساسات و هیجانات نا متعارف، ضعف، بیارزشی و بیاعتمادی به دیگران درگیر باشید. بعد از تشخیص این ناهنجاری در همسرتان و رنجها و خاطرات تلخ تلاش برای حل مشکلات آسان نیست اما کار غیر ممکنی هم نیست.
ممکن است برای فرار از این خشونتها به دنبال دلبستگیهای عاطفی دیگری باشید اما قبل از آن باید تکلیف این رابطه را روشن کنید. اگر نمیتوانید به این زندگی ادامه دهید با کمک مشاور برای جدایی اقدام کنید، سپس برای بهبود احساسات و شکستهای عاطفیتان از روان درمانی کمک بگیرید. برای شروع یک رابطه جدید، محتاط، قوی و عاقلانه رفتار کنید.
یادتان باشد
انواع خشونتهای خانگی علیه زنان، مردان و کودکان بسیار گسترده و رایج هستند. زن وشوهرها برای اصلاح رفتار خود و روابطشان تلاش چندانی نمیکنند و گاهی برخی از این خشونتهای پنهان که به نظر زن و مرد طبیعی و یا ویژگی شخصیتی فرد است در دراز مدت تاثیرات بسیار ویرانگری روی روان و احساسات و سلامت جسمی فردآزار دیده خواهد گذاشت.
و بازهم یادتان باشد نباید به خشونتهای فیزیکی و جسمی بیتوجه باشید. این نوع تهدیدها را سرسری نگیرید ممکن است یک بار تهدید با چاقو یا خرده شیشههایی که به همه جا پرتاب میشوند جان شما و فرزندتان را به خطر بیندازد. شاید لازم باشد که برای جدی گرفتن خشونتهای خانگی به آمارها و حوادث نیز بیشتر دقت کنید.
Source URL: خشونت خانگي زنان عليه مردان
Copyright ©2017 روزنامه اطلاعات unless otherwise noted.